نوشته شده توسط : مهران

دم همه ی استقلالی ها گرم.



:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

عشق می سوزد وپروانه می چرخد

توچشم من جنگل سبز

تو چشم تو اشک وبس

می خواهم بسوزم با یک نفس

می خواهی بسازی با هم نفس

عاشق شدم دیوانگی

عاشق شدی مجنون من

چکارکنم دنیا چنین است وبس

اخرهمه عشق ها دوری وبس

چقدر بشینم به انتظار

تا که از من دور شوی

تنها گذاری مرا دلم شکست

دیگه طاقت ندارم همیشه تنها ماندم ماندم

ای هم نفس تا کی بشینم تک وتنها

اخراین عشق کجاست اشک چشم من هم امد

خدانگهدارای عشق ای عشق ای عشق



:: بازدید از این مطلب : 19
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

اخه من تا کی فریاد بزنم دوستت دارم

عاشق تو منم منم

اخه من تو را سراب دلم دیدم حباب روی اب شدی

من به دنبال تو وتو به دنبال من

آخه موج ودریا غریبه نیست

میدونم دلم شکسته چاره نیست

می خواهم فریاد بزنم اسم تو را داد بزنم

یک آشنا من را بی یابم تا ببینم من کیم

عاشق تو منم منم

این میدونی هرگز فراموش نمی کنم تورا

فرشته ای بودی توقلب من

سلطان دلم با عشق شدی

دیگه اشکم شده چاره

دیگه خنده ندارم درچهره

به فریاد م برس تا دیر نشده

عزیزم عزیز م عزیز م



:: بازدید از این مطلب : 20
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

 عشق آغازگرزندگی است

عشق کورکننده بینای هاست

عشق دوری از عقل وهوش است

عشق لمس احساس زیبای هاست

عشق درداست وغم است ونیرنگ

عاشق نشو اگرشدی فراموشش نکن

عاشق نشو اگر شدی هم قسم نشو

عاشق نشو اگرشدی فریاد نزن دادنزن

عاشق نشو اگر شدی ترک اش نکن

باز من دیوانه عاشق شدم

بازمن یاد گذشته افتادم

اشک باران شد وغم دلم را شکست

دوستت دارم هرکجا هستی

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 24
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
عشق من عاشق شدی آواره باز دل شدی عاشقی درد دل سوزه دل تنگ دلم عاشق شدم باز با یک نگاه مستانه دیوانه شدم دوست داشتن ما هم شده سراب برای عشق ما هرکجا اشک مرا دیدی و خندیدی و گفتی دیوانه عشق منی انتظاردیدن اون نگاه ناز تو دیوانه کرددیوانه کرد هرروزی که اسمان ابری می شد نگاه من عاشقانه غمگین می شد اشک من درمی امد رنگین می شد یاد اون اسمان ابی یاد اون دریای ابی یاد اون رنگین کمان هفت رنگ همه انها فقط لحظه ای بود اما عشق هم دروغ بود یک لحظه می موند دل گرفته و اشک می ریزه چشمام نکن چشمای من هم عاشق شدن دروغ می گویند اشک های من واقعی نیست

:: بازدید از این مطلب : 29
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

من درخودم شکستم اما چیزی نگفتم

همیشه تنها بودم اما چیزی نگفتم

یکروزاومدی گفتی منم درخود شکستم

سفره دل بازشد نفهمیده عاشق شد

امروزدیگه همه جا بانسیم بودم همراه

من هرلحظه  با اوبودم خودش خبرنداشت اش

نسیم من همیشه به من باورنمی داشت

اما تلاش من بود نسیم من بشناسه

یک بارم شده به حرف دلم گوش بده

اما دلش که پربودهیچ وقت باورنمی داشت

هرلحظه من را به  اسمان می بردش

دریک لحظه من را به اوج زمین می برد

اما یک عشق پاک بود من باورش داشتم

اسم براش نداشتم

چون اون یک فرشته بود

فرشته اسم نداره

عاشق شبها بود تاریک باشه و بس

نبیند یک دفعه کسی عیبی های امیدشو

منتظرش می شینم

نم نم باران دوست دارم

ساعتها اشک می ریزم اما کسی ندیده

اشک زیرباران وبس

همیشه با باران گریه من درامد

اما ندید هیچ کس این اشک چشم نه ابر

تقدیم به عشق ویارنسیم همیشه درکنارم



:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید:

به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟

شاگردان جواب دادند:

۵۰ گرم ، ۱۰۰ گرم ، ۱۵۰ گرم

استاد گفت:

من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.

استاد پرسید:

خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟

یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد میگیرد.

حق با توست… حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟

شاگرد دیگری گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند. و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.

استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟

شاگردان جواب دادند: نه

پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ درعوض من چه باید بکنم؟

شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.

استاد گفت: دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است.

اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید.

اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد.

اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.

فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است.. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید.

به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید!

نسیم من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروززمین بگذار



:: بازدید از این مطلب : 26
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

 

قاصدک ...

 

شعر مرا از بر کن

 

بنشین روی نسیمی

 

که ز احساس  برون می آید

 

برو  آن گوشه باغ

 

سمت آن نرگس مست

 

که ز تنهایی خود دلتنگ است 

 

و بخوان در گوشش

 

و بگو باور کن

 

یک نفر یاد تو را

 

دمی از دل نبرد ...

 



:: بازدید از این مطلب : 22
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

غمگین نی‌ام که خلق شمارند بد مرا

نزدیک می‌کند به خدا دست رد مرا

کیفیتم چو باده‌ی انگور شد زیاد

چندان که زد به فرق حوادث لگد مرا

ترسانده است چشم مرا خار انتقام

بازی نمی‌دهد گل روی سبد مرا



:: بازدید از این مطلب : 25
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

میدونم اخراین قصه قشنگه میدونم اما هرلحظه خواندن این شعرها به یادت هستم



:: بازدید از این مطلب : 29
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
  دشمن بداند اگر آنها اختاپوس دارند ما هم تمساح یزدی داریم.  

:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

«دنی خارکه همیشه با ماست»



:: بازدید از این مطلب : 28
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
حس میکنم زندگی را باخته ام و خیلی کمتر از آنچه باید در بیست و پنج سالگی داشته باشم دارم.می دانم که نمی دانم و این از کسی نیست جز خودم.در اتوبوس زمان یکی یکی ایستگاههای خالی زندگی را طی میکنم تا به ایستگاه آخر برسم.هر آنچه که میتوانستم انجام دهم در کژفهمی های جاری زندگی و در بن بستهای بی پایان هستی رنگ باخت و رنگ باخت و رنگ باخت.نمی خواهم شروع کنم باز زیستن را..........

:: بازدید از این مطلب : 32
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران



:: بازدید از این مطلب : 22
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

مدیر: خانم اگه میخوای اسم دخترت رو بنویسی باید صدو پنجاه هزار تومن بریزی به حساب همیاری...

زن : مگه اینجا مدرسه دولتی نیست !؟

- اگه دولتی نبود که می گفتم یک میلیون تومن بریز!!زن : آقا آخه مدارس دولتی نباید شهریه بگیرن!- این که شهریه نیست اسمش همیاریه!

زن : اسمش هر چی هست.تلویزیون گفته به همه مدارس بخشنامه شده که مدارس دولتی هیچگونه وجهی نمیتونن دریافت کنن!

- خب برو اسم بچت را تو تلویزیون بنویس!! اینقدر هم وقت منو نگیر...

زن : آقای مدیر من دوتا بچه یتیم دارم! آخه از کجا بیارم ؟!!

ـ خانم محترم! وقتی وارد اینجا شدی رو تابلوش نوشته بود یتیم خونه یا مدرسه؟!

آهای مستخدم،این خانم رو به بیرون راهنمایی کن!!

...

زن با چشمهای پر اشک منتظر اتوبوس واحد بود...

اتومبیل مدل بالائی ترمز کرد...

روزنامه ای که روی صندلی جا مانده بود رو برداشت و بهش خیره شد :

کمیته مبارز با فقر در جلسه امروز ...

ستاد مبارزه با بیسوادی ...

تیتر درشت بالای صفحه نوشته بود : با ۲۰۰۰۰۰ زن خیابانی چه می کنید !؟

زن با خودکاری که از کیفش بیرون آورده بود عدد را تصحیح کرد:

با ۲۰۰۰۰۱ زن خیابانی چه می کنید !؟



:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
یادش بخیر سال پیش تو این روزها همه توو اینترنت میگشتن توو بالاترین توو جرس تا ساعت تظاهرات فردا رو پیدا کنن و بعدش به همدیگه خبر بدن.اما امسال چی؟؟همه میآن و می گردن تا قرکانس فارسی ۱ رو پیدا کنن و به همدیگه خبر بدن.

عجب.ما رو باش!!



:: بازدید از این مطلب : 29
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

منبع



:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست،...هرکسی نغمه خود خواند واز صحنه رود

صحنه پیوسته به جاست...خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.

به یاد عزیز از دست رفته مان یونس شاهورن

که چه سبک بال پر کشید و رفت



:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
یونس شاهورن

:: بازدید از این مطلب : 28
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
یونس را سلام
انبار باروت بی اعتنایی آدمها بر سخنان عارفان ، پیشین و پسین ندارد.آیینه عادات مردمان این دیار را شکستن و چینی نیست.مانده و خواهد ماند. قصه ترتیب آمدن و رفتن هاست.
تن مان را در ساعت 11 به وقت محلی از میان توده متورم بغض های فرو خفته در بساط ظهر زنگار بسته تابستان ، منزوی تر از همیشه به سایه تبریزی های غسالخانه سپردیم.شیون ما آغازی بر پایان تجربه بودن تو بود.دومین بلوغ ، پیچیده شدن در سفیدی و رفتن به نا کجا.
چه تفاوت میکند که کجا باشی وقتی کسی زبانت را نمی فهمد و همه را بیگانه می یابی.
ایستادن در صف نماز، قلبمان زودتر از پوستمان عرق میکند و میسوزد و خوابیدن در بستر خاک.خاکهای سرد.سرمایی به وسعت افق تنهایی انسان.

:: بازدید از این مطلب : 30
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دانلود

:: بازدید از این مطلب : 29
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دانلود

:: بازدید از این مطلب : 21
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دانلود

:: بازدید از این مطلب : 28
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دانلود

:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دانلود

:: بازدید از این مطلب : 28
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دانلود

:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دانلود

:: بازدید از این مطلب : 21
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دانلود

:: بازدید از این مطلب : 27
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دانلود

:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دانلود

:: بازدید از این مطلب : 46
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران


:: بازدید از این مطلب : 26
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

اگه یک روز یک نفر دلت رو شکست صداش رو در نیار

چون یک روز یکی دل خودشو می شکنه اون روز صداش در میاد                       



:: بازدید از این مطلب : 23
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
 هرگز به دنبال کسی نباش که بتونی با اون زندگی کنی بلکه به دنبال کسی باش که نتونی بدون او زندگی کنی ( شکسپیر  )  

                                                            



:: بازدید از این مطلب : 35
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

بی وفایی کم گناهی نیست در دامان عشق

گفتی دوستت دارم...حتی بیشتر از چشمانم...ولی اکنون می فهمم از من بیزاری...

گفتی رهایت نمی کنم...حتی در لحظه های بی کسی...ولی اکنون میبینم چگونه رهایم کردی...

چه ساده از من گذشتی....

حتی ساده تر از گذشتن زمان بر روی دیوارهای خانه...

حتی ساده تر از گذشتن باد از کنار پنجره های بسته شده...

چه ساده رهایم کردی...

حتی ساده تر از رها شدن پرنده ای در آسمان

حتی ساده تر از رها شدن گیسوان عاشقی در باد...



:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است

:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران



:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران
به چشمانت بیاموز که برای هر کسی بی خواب نشود
به زبانت بیاموز که هر اسمی ارزش جاری شدن را ندارد
به زبانت بیاموز به هر کسی نگوید دوستت دارم
به لبانت بیاموز هر لبی ارزش بوسیدن را ندارد
به پاهایت بیاموز هر راهی ارزش رفتن ندارد                                                                  

:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

 درد را از هر طرف نوشتم درد بود



:: بازدید از این مطلب : 57
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

خداوند به سه طريق به دعاها جواب مي دهد:


او مي گويد آري و آنچه مي خواهي به تو مي دهد...

او ميگويد نه و چيز بهتري به تو مي دهد...

او مي گويد صبر كن و بهترين را به تو مي دهد...

:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهران

در دو چشمش گناه می خنديد
بر رخش نور ماه می خنديد
در گذرگاه آن لبان خموش
شعله ئی بی پناه می خنديد


شرمناك و پر از نيازی گنگ
با نگاهی كه رنگ مستی داشت
در دو چشمش نگاه كردم و گفت:
بايد از عشق حاصلی برداشت


سايه ئی روی سايه ئی خم شد
در نهانگاه رازپرور شب
نفسی روی گونه ئی لغزيد
بوسه ئی شعله زد ميان دو لب


:: بازدید از این مطلب : 29
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد