نسیم
نوشته شده توسط : مهران

من درخودم شکستم اما چیزی نگفتم

همیشه تنها بودم اما چیزی نگفتم

یکروزاومدی گفتی منم درخود شکستم

سفره دل بازشد نفهمیده عاشق شد

امروزدیگه همه جا بانسیم بودم همراه

من هرلحظه  با اوبودم خودش خبرنداشت اش

نسیم من همیشه به من باورنمی داشت

اما تلاش من بود نسیم من بشناسه

یک بارم شده به حرف دلم گوش بده

اما دلش که پربودهیچ وقت باورنمی داشت

هرلحظه من را به  اسمان می بردش

دریک لحظه من را به اوج زمین می برد

اما یک عشق پاک بود من باورش داشتم

اسم براش نداشتم

چون اون یک فرشته بود

فرشته اسم نداره

عاشق شبها بود تاریک باشه و بس

نبیند یک دفعه کسی عیبی های امیدشو

منتظرش می شینم

نم نم باران دوست دارم

ساعتها اشک می ریزم اما کسی ندیده

اشک زیرباران وبس

همیشه با باران گریه من درامد

اما ندید هیچ کس این اشک چشم نه ابر

تقدیم به عشق ویارنسیم همیشه درکنارم





:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: